مجموعهای که در راستای کنترل رفتار اصلاحطلبان طراحی و بیانگر آروز و آمال اشخاصی همچون نجفی و قوچانی است.
* ایجاد پارلمان برای سهمیهبندی احزاب اصلاحطلب
با نگاهی به اظهارات محمد قوچانی میتوان به خوبی به ریشه یابی این طرح پرداخت و فهمید علت ناکامی شوراهای قبلی تاکنون چه بود.
محمد قوچانی: طرح پارلمان اصلاحات که اولینبار توسط دکتر محمدعلی نجفی در سال 1387 طرح شد، پیشنهاد خوبی برای این سازماندهی جدید است.
پارلمان اصلاحات میتواند از تندروی و کندروی در بدنه اصلاحات جلوگیری کند.
در صورت تاسیس پارلمان اصلاحات رفتارهای اصلاحطلبان منسجم خواهد شد... ایجاد پارلمان اصلاحات براساس سهمیهبندی احزاب اصلاحطلب میتواند تجربه شیرین 24 خرداد 92 را به یک رویه سیاسی دائمی تبدیل کند... پارلمان اصلاحات میتواند از تندروی و کندروی در بدنه اصلاحات جلوگیری کند... میتوان در این پارلمان برای احزاب مهم براساس سابقه، بدنه، نفوذ اجتماعی و برنامه سیاسی مضربی از حضور در ساخت پارلمان را در نظر گرفت و به نتایج بهتری در اداره کشور رسید.»
پارلمانی که فرج کمیجانی در آخرین ساعات ریاستش در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات خبر از تصویب کلیات آن را در کمیته سیاسی این شورا داده بود، پارلمانی که قرار بود با حضور احزاب و تشکلهای اصلاحطلب به موضوعات راهبردی که در راس آن انتخاباتهای پیش روست بپردازد.
بماند که پیش از این نیز ارگان رسانهای حزب کارگزاران از پروژهای به نام «نهاد عالی اصلاحطلبان» خبر داد، و بلافاصله این موضوع از سوی حسین مرعشی عضو ارشد همین حزب که در اولین جلسه این «نهاد» نیز حضور داشت با بیان اینکه نمیدانم «نهاد عالی اصلاحطلبان چیست» به تکذیب آن پرداخت.
با نگاهی به همین شیفت و دوئلهای میان اصلاحطلبان میتوان فهمید این جریان که از گذشته در جریان کثرت نیز تاب تحمل خودشان را هم نداشته و معمولاً به واگرایی حس خوشتری دارد، این بار نیز برنامه منسجمی برای ساخت یک شورا به عنوان حجت واحد ندارد.
هرچند از این موضوع نباید غافل شد که انحصار طلبی و خودمحوری تندروهای جریان اصلاحات یکی از دلایل اصلی این دوئلها است، «وسترنی» که تاکنون نتیجهای غیر از شکست برای اردوگاه اصلاحطلبان به جای نگذاشته است.
پس از انتشار خبر پروژه پارلمان اصلاحات که به گفته منتجبنیا قرار نبود رسانهای شود؛ اصلاحطلبان از زایش شورایی خبر دادند که به دلیل عدم باروری مناسب از آغاز تاکنون دست خوش حاشیههایی بود که به هیچ عنوان خوشایند هیچ حزب و گروهی نیست.
شاید مهار اظهارات پدرسالارانه کارگزاران علت تولد این مولود ناقص بود، مولودی که به دلیل ضعف ساختاری همچنان اسیر سهم خواهی و قدرتطلبی کارگزارانیها است.
ارگان رسانهای حزب کارگزاران: «انحلال برخی احزاب اصلاح طلب و به حاشیه رفتن اصلاح طلبان در سالهای 88 تا 92 موجب شد تا موقعیت و جایگاه قبلی خود را در شورای هماهنگی اصلاح طلبان از دست بدهند...
احزاب و تشکلهای کلیدی چون کارگزاران و مجمع روحانیون مبارز هم در سطح واقعی خود تاثیرگذار نبودند
در اجرای این الگو عملاً نیروهای سیاسی موثرتری چون اعضای جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین را
از تاثیرگذاری در تصمیمات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات باز میداشت و از سوی دیگر، احزاب و تشکلهای کلیدی چون کارگزاران و مجمع روحانیون مبارز هم در سطح واقعی خود تاثیرگذار نبودند.»
«شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان» که در جریان برگزاری اولین جلسه رسمی خود توفیقی کسب نکرد، در جلسه روز 19 مهرماه خود «عارف»، «غریبانی» و «موسویلاری» را به عنوان اعضای هیأت رئیسه موقت شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان معرفی کرد.
انتخاب عارف در این جلسه به عنوان یکی از اعضای هیات رئیسه درحالی صورت گرفت، که دبیرکل بنیاد امید ایرانیان خود در این جلسه حضور نداشت.
هجمه کارگزاران به عارف
طی ماههای گذشته بود که اصلاحطلبان و کارگزارانیها با هجمه به تلاش و فداکاری عارف در جریان انتخابات سال 92 انصراف را تنها راه کار رئیس بنیاد امور ایرانیان دانستند.
محمد عطریانفر عضو کمیته سیاسی حزب کارگزاران که معتقد است از گِل خاتمی لاله عارف نمیروید با توجه به جمع بندیهایی که از اردوگاه اصلاحطلبان به دست آورده ترجیح داده تا به جای اینکه سرمایه حزب خود را به پای عارف و خرازی بریزد، آنها را مغضوب اصلاحات معرفی کرده و در راستای تکرار مدل انتخابات 92 تلاش کند تا تخممرغهای کارگزاران در سبد اصولگرایان قرار گیرد.
چراکه اظهارات عطریانفر مبنی بر نقد لاریجانی و یا ادعای قوچانی مبنی بر اینکه ریاست «ناطقنوری» بر مجلس فرصتی برای پرداخت بدهی دوم خرداد به اوست؛ عارف مخالفت نمیکند. پیامی جز این ندارد.
اظهاراتی که باعث شد تا عارف فردی که این روزها کارگزارانیها از او به عنوان نسیه و یا اصلاحطلب بدلی یاد میکنند به این تلاش کارگزاران برای سرلیستی اصولگرایانی همچون ناطق نوری و لاریجانی با دیپلماسی خاص خودش پاسخ داده و میگوید: ناطق نوری هویت غیر اصلاح طلب دارد و برای جریانهای سیاسی حفظ هویت یک اصل است؛ من تاکنون از ایشان نشنیدهام که از اصولگرایی عدول کرده باشند.
وی پیش از این نیز در دیدار اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات استان مازندران گفته بود که: در برخی مواقع برای رسیدن به وحدت حداکثری لازم است از حق خود بگذریم. شخصاً تا آنجا که توانستهام کوتاه آمدهام البته کوتاه آمدن به این معنا نیست که هویت اصلاحطلبی خود را به حراج بگذارم و مطمئنا هیچگاه این کار را نخواهم کرد.
روند تخریب چهره عارف از سوی کارگزاران تاجایی پیش رفت که علیرضا خامسیان مسئول روابط عمومی محمدرضا عارف با بیان اینکه بلایی که متاسفانه چند صباحی است برخی احزاب و رسانهها به آن مبتلا شدهاند نگاه کاسبکارانه به انتخابات و به تبع آن برخی شخصیتهای سیاسی است گفت: اگر فردی خود را در چارچوب تفکر اصلاح طلبی تلقی می کند باید هویت خود را حفظ کند متاسفانه مطالبی که اخیرا از سوی برخی فعالان حزبی و رسانه ای نگاشته شده است چیزی جز دریوزگی سیاسی نیست.
شخص رئیس بنیاد امور ایرانیان که در پاسخ به سوال روزنامه شرق مبنی بر اینکه چرا به سمت راه اندازی حزب نمیرود، از مخالفانی نام برد که در جبهه اصلاحات به او اجازه راهاندازی حزب را ندادهاند خبر داده بود این بار برای رسیدن به خانه ملت عزم خود را جزم کرده و با معرفی سیدحسن رسولی به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی خود تصمیم دارد تا پایان برای حفظ هویت اصلاح طلبی در عرصه رقابتهای انتخاباتی حضور داشته باشد تاکهشاید این پایانی باشد بر شعار مرد انصرافها.
ناگفته نماند که عارف نیز خود به دنبال تهیه لیست مشترک با اصولگرایان است چراکه باتوجه به تجربههای تلخی که از گذشته با وی همراه شدهاست، خوب میداند بازی القاب و واژه ها هیچ تضمینی برای پایبندی اصلاحطلبان به ویژه کارگزارانیها به وی نیست.
چرایی غیبت عارف در جلسه سیاستگذاری انتخابات اصلاحطلبان
در این میان عارف همچنان در تلاش است تا با سکوت درخصوص برخی مسائل گامی در جهت خلاف وحدت اصلاحطلبان برندارد،اما عدم حضور وی در جلسه تعیین هیات رئیسه شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان و حضورش در اجلاسیه حزب اصولگرای موتلفه پیام دیگری برای اهالی سیاست داشت.
چراکه عارف ضمن تائید خبر غیبت خود در جلسه تعیین هیات رئیسه شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان گفته است «گاهی اوقات انسان وقت نمیکند به یک جلسه برود چون کار دارد» اما درباره علت حضورش در اجلاسیه حزب موتلفه تاکید دارد « من با اکثر عزیزان موتلفه رابطه شخصی صمیمانهای دارم و با آنها رفیق هستم.بنا به دعوت آقای میرسلیم، درمجمع عمومی موتلفه حضور پیدا کردم چون به تحزبگرایی اعتقاد دارم، اگر احزاب من را دعوت کنند، در صورت اینکه وقت کنم و با برنامه هایم تداخلی نداشته باشد دعوت آنها را میپذیرم.»